قسمت اول از مشق های نانوشته ...
اگه میدونستم اینقدر دیر میشه اومدنم پست قبلی رو نمی نوشتم ولی بهر حال تبریک سال نو یه حسی به آدم میده نمیشه ازش به سادگی گذشت ما این روزها با تو اینقدر حالمون خوبه که همه چیز رو فراموش میکنیم حتی ثبت خاطرات دوران کودکی و به قول خودت بچه ننه ...نمی دونم چرا به نوزاد میگی بچه ننه البته تاثیر دیدن فیلم کلاه قرمزی و بچه ننه هستش قبلن ها به بچه های کوچیک baby میگفتی الان فقط عروسکهات baby هستن و بقیه بچه ننه ...اینقدر زیبا تلفظش میکنی که دلم آب میشه .. بگذریم داری حرف میزنی با چه سرعتی گاهی یه چیزهای میگی که به ذهنم شک میکنم ولی نه تو دخترکم کوچک من داری بزرگ میشی ومن خیلی ساده در کنارت روزها رو به شبها و بالعکس میگذرونم همش در حال ریخ...
نویسنده :
مامی
9:53